تاریخ ایرانی: روز ۲۳ فروردین ۱۳۸۱ دکتر یدالله سحابی چهره ماندگار علم زمینشناسی، فعال سیاسی ملی - مذهبی و از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران درگذشت.
دکتر یدالله سحابی در سال ۱۲۸۴ از پدری اصفهانی و مادری تهرانی در محله سنگلج تهران به دنیا آمد. دوره آموزش ابتدایی را در دبستانهای شرف احمدی و اتحادیه و دوره دبیرستان را در دبیرستانهای شرف و دارالفنون گذراند. سپس به دارالمعلیمن مرکزی، که در آن زمان زیر نظر میرزا ابوالحسنخان فروغی اداره میشد، رفت و آموزش پایه را در ۱۳۰۴ به پایان رساند.
سحابی پس از چند ماه آموزگاری، نزدیک سه سال در سمنان و خراسان به راهسازی پرداخت. اما با آغاز به کار دارالمعلمین عالی (دانشرای عالی که به دانشگاه تربیت معلم تبدیل شد) در سال ۱۳۰۷، که با کوشش یحییخان قراگوزلوی همدانی (اعتمادالدوله) راهاندازی شده بود، به آن مرکز آموزشی وارد شد. او پس از ۳ سال فراگیری دانش، یکی از نخستین فارغالتحصیلان لیسانس در رشتهٔ علوم طبیعی از آن مرکز شد.
سحابی در سال ۱۳۱۰ کار رسمی خود را به عنوان آموزشگر علوم طبیعی در چهار دبیرستان دولتی شناخته شده آن زمان، دارالفنون، علمیه، شرف و ایرانشهر آغاز کرد. او در شهریورماه ۱۳۱۱ پس از شرکت کردن در مسابقهٔ علمی و پیروزی در آن، از دانشآموختگان اعزام به فرانسه شد. سحابی ۴ سال در دانشگاه لیل (Lille) به فراگیری دانش پرداخت و سرانجام درجهٔ دکترا در زمینشناسی را دریافت کرد.
سحابی در اسفندماه ۱۳۱۵ به تهران بازگشت و پس از یک سال خدمت نظام وظیفه، از فروردینماه ۱۳۱۷ به آموزش زمینشناسی در دانشکده علوم دانشگاه تهران، که در آن زمان بخشی از دانشسرای عالی بود، پرداخت. او پس از ۵ سال از درجهٔ دانشیاری به درجه استادی رسید و کار آموزش را تا ۲۵ سال دیگر ادامه داد. وی در همین فاصله در آبانماه سال ۱۳۲۵ به ریاست اداره فرهنگ تهران و تابع منصوب شد اما در دیماه همان سال از این سمت استعفا داد.
فعالیتهای سیاسی و تاسیس نهضت آزادی
دکتر سحابی علاوه بر فعالیتهای علمی دغدغههای دیگری نیز داشت. فعالیتهای سیاسی وی بلافاصله پس از بازگشت به ایران و عضویت در انجمن اسلامی دانشگاه تهران آغاز شد. در جریان جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران، نام سحابی به عنوان یکی از یاران نزدیک دکتر محمد مصدق مطرح شد. یدالله سحابی در سال ۱۳۳۳ به همراه یازده استاد دانشگاه تهران به علت اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت، منتظر خدمت شد و در همین دوران به همراه ده استاد دیگر دانشگاه شرکت «یاد» را تاسیس کرد.
وی پیش از کودتای ۲۸ مرداد معتقد به فعالیت سیاسی نبود اما پس از کودتا بود که به دعوت آیتالله زنجانی در زمره فعالین و اعضای شاخص نهضت مقاومت ملی قرار گرفت. به دنبال باز شدن فضای سیاسی در اواخر دهه ۳۰ که به انحلال نهضت مقاومت ملی انجامید، سحابی نیز برای پیگیری فعالیتهای سیاسی به جبهه ملی دوم پیوست اما با گذر زمان به این نتیه رسید که جبهه ملی خواستههای او را در مبارزه سیاسی ارضا نمیکند. در این سالها دکتر سحابی و مهندس مهدی بازرگان و آیتالله طالقانی به عنوان اعضای شورای مرکزی جبهه ملی انتخاب شدند. فعالیتهای سیاسی سحابی سبقهای مذهبی داشت و همین موضوع او و دوست دیرینش مهندس مهدی بازرگان را بر آن داشت تا با همراهی آیتالله طالقانی به تاسیس گروهی دیگر همت گمارند و اینچنین بود که نهضت آزادی ایران تاسیس شد. آنها ترجیح میدادند نهضت آزادی به عنوان یک حزب مستقل در قالب جبهه ملی فعالیت کند اما علیرغم نظر مساعد دکتر مصدق، این پیشنهاد مورد قبول شورای مرکزی جبهه ملی قرار نگرفت.
دکتر سحابی خود درباره انگیزه تاسیس نهضت آزادی ایران میگوید: «جبهه ملی بیشتر فعالیت سیاسی لائیک داشت و مستقل از فکر دینی بود، ولی ما معتقد بودیم که اگر فعالیت سیاسی میکنیم از روی وظیفه دینی است و بنابراین، فعالیت سیاسی را وابسته به عقاید دینی میدانستیم.»
با تاسیس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ فعالیتهای سیاسی سحابی گسترش بیشتری یافت و در نهایت باعث شد وی به همراه سایر یارانش در سال ۱۳۴۱ به دلیل مبارزه سیاسی علیه رژیم پهلوی روانه زندان شود. محاکمه وی و سایر سران نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۴۲ برگزار شد و یدالله سحابی در این دادگاه به ۶ سال زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به خاطر ۳۷ سال خدمات فرهنگی و دانشگاهی وی به ۴ سال کاهش یافت. در دورهای که سحابی دوران زندان را میگذراند دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی شدن صنعت نفت دارفانی را وداع گفت. سحابی با استفاده از مرخصی در مراسم تشییع و تدفین وی شرکت کرد و غسل میت دکتر مصدق را شخصاً انجام داد.
در سال ۱۳۴۶ سحابی با پایان دوران محکومیت ۴ ساله که در زندانهای قصر و برازجان گذشته بود آزاد شد، اما از آموزش در دانشگاه محروم گشت. به علاوه، مدرسهای که او در سال ۱۳۳۷ با کمک مالی برخی از دوستانش بنیانگذاری کرده بود و شعار آن «تحکیم دین از راه ترویج علم» بود، پس از ۱۵ سال بسته شد. در همین سال بود که سحابی کتاب «خلقت انسان» را منتشر کرد. کتابی که ردپای نظریه داروین را در آیات قرآن جستوجو میکرد. مدعای مطرح شده در این کتاب هرچند به مذاق بسیاری از روحانیون خوش نیامد اما در قشر روحانیت نیز همراهانی پیدا کرد. همزمان با نگارش کتاب «خلقت انسان» از سوی سحابی، آیتالله علی مشکینی هم کتابچهای به نام «تکامل انسان در قرآن» در تأیید ضمنی این اثر نگاشت و بر این ادعای سحابی صحه گذاشت که در قرآن کریم نیز شواهدی مبنی بر تأیید نظریه داروین وجود دارد. انتشار این اثر آیتالله مشکینی موجب واکنش برخی مخالفین شد اما اثبات کرد که دکتر سحابی در حوزه دین نیز حرفهایی شنیدنی برای گفتن دارد.
عضو شورای انقلاب و وزیر مشاور
با پیروزی انقلاب و انتخاب مهندس مهدی بازرگان به نخستوزیری گروهی از اعضای نهضت آزادی برای اداره بهتر دولت، به یاری بازرگان شتافتند و دکتر سحابی نیز که در شورای انقلاب عضویت داشت، در دولت موقت به عنوان وزیر مشاور در طرحهای انقلاب در کنار مهندس مهدی بازرگان به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد.
به دنبال گروگانگیری در سفارت آمریکا و استعفای دولت موقت مهندس بازرگان، سحابی نیز از سمت خود استعفا کرد. با برگزاری انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی دکتر سحابی به همراه چند تن دیگر از همفکرانش از حوزه انتخابیه تهران کاندیدا شد و به عنوان نمایندگان مردم وارد اولین پارلمان جمهوری اسلامی شدند. فعالیتهای سیاسی اعضای نهضت آزادی به محوریت مهندس بازرگان و دکتر سحابی در مجلس اول تاثیر بسزایی بر تحولات سیاسی آن دوره بر جای گذاشت اما این آخرین دورهای بود که صلاحیت اعضای این حزب برای نمایندگی مجلس تایید شد و عملاً سحابی و همفکرانش از ساختار حاکمیت کنار گذاشته شدند.
با اینحال دکتر سحابی در سالهای بعد نیز فعالیت سیاسی خود را ادامه داد و همواره مشی قانونگرایی و مبارزه مسالمتجویانه خود را حفظ کرد. وی در سالهای پایان عمر در سکوت روزگار میگذراند مگر چندباری که با نامههای دلسوزانهاش به مقامات و اقدامات معترضانهاش خبرساز شد. سحابی در سال ۱۳۸۰ به دنبال دستگیری گروهی از فعالان سیاسی ملی - مذهبی از جمله فرزندش مهندس عزتالله سحابی، در اعتراض به این واقعه و اطلاق عنوان «برانداز» به همفکرانش اعلام کرد که قصد تحصن در مجلس را دارد که البته با وساطت مهدی کروبی رییس مجلس و قول او برای حل و فصل قضایا، موضوع تحصن منتفی شد.
دکتر سحابی در عین حال همواره به عنوان یک روشنفکر دینی نیز شناخته میشود چراکه در عین احترام به آموزههای دنیای مدرن و پیگیری آرمانهای جامعه مدنی، به شدت به آداب دین اسلام اعتقاد داشت. جایگاه دینی وی آنچنان بود که علاوه بر کفن و دفن دکتر مصدق، در پی درگذشت مهندس بازرگان در سال ۱۳۷۳ نماز بر پیکر وی را نیز خود خواند. احسان نراقی، جامعهشناس درباره جایگاه دکتر سحابی میگوید: یدالله سحابی جزو پیشکسوتانی بود که با جرات تلاش کرد مباحث دینی را با پیشرفتهای علوم روز نزدیک کند تا بدینوسیله نسل جوان را به دین علاقمند کند.
درگذشت و پیام تسلیت رهبری
به دنبال بیش از ۹ دهه زندگی و تاثیرگذاری بر عرصه علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران دکتر یدالله سحابی در روز جمعه ۲۳ فروردینماه ۱۳۸۱ در پی خونریزی مغزی و چند روز اغما در سن ۹۶ سالگی درگذشت.
در پی این واقعه رهبر معظم انقلاب در پیامی با تجلیل و تکریم شخصیت دکتر سحابی، درگذشت ایشان را به خانوادهاش تسلیت گفتند. در این پیام آمده بود: «درگذشت مرحوم مبرور آقای دکتر یدالله سحابی رحمتالله علیه را به همه فرزندان محترم و به خاندان گرامی ایشان تسلیت میگویم. این شخصیت کهن سال علمی و فرهنگی و سیاسی، سالهای درازی را با مجاهدت و جدیت، به تلاشی صادقانه، در راه آنچه بدان باور داشت، مصروف کرد. همت اصلی او گماشته شده بود اولا بر زدودن تهمت ناسازگاری دین و علم، که انگیزههای منحرفی موجب طرح مکرر آن از سوی عناصری میگشت و نیز بر مردود شمردن پندار جدایی دین از سیاست. در بخشهایی از سالهای متمادی این مجاهدت طولانی، وی به شیوههای فرهنگی و در بخشهای دیگری به شیوههای سیاسی روی میآورد و سالها زندان در رژیم ستمشاهی، هزینهٔ این اقدام با اهمیت بود.
مرحوم دکتر سحابی، مردی با ایمان، با حقیقت، خوش روحیه و مقاوم بود. در دوران نظام جمهوری اسلامی پس از مقطعی که وی از قوای مجریه و مقننه خارج شد، اختلاف برخی از دیدگاههایش با مسوولان کشور، وی را به وادی بیانصافی و غرضورزی سوق نداد. او مردی دیندار و متعبد و درست کردار بود. از خدای متعال مسئلت میکنم که رحمت و فضل خود را بر روح او ارزانی فرماید و دورانی را که او اکنون در آن به سر میبرد، برای او دوران آسایش و برخورداری از مغفرت الهی قرار بدهد.»
مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر سحابی دو روز بعد با حضور گسترده مردم عزادار برگزار شد و پیکر مرحوم دکتر یدالله سحابی در امامزاده عبدالله شهر ری آرام گرفت.
در طول ۹ دهه زندگی دکتر سحابی چندین کتاب و تعدادی مقاله از او منتشر شده است. زمینشناسی عمومی که در دهه ۱۳۳۰ از سوی دانشگاه تهران منتشر شد و کتاب شناخته شده او با نام خلقت انسان که در دهه ۱۳۴۰ چند بار به چاپ رسید، از مهمترین کتابهای اوست. او مقالههایی پیرامون زمینشناسی ایران در مجلههای مناطق خشک و کویری دانشسرای عالی به چاپ رساند و نیز یاداشتی پیرامون اثر طوفان نوح از نظر زمینشناسی، که علامه طباطبایی در تفسیر سوره هود به آن اشاره کرده است.