رادیو لندن گزارش داد، مجله معروف امریکایی «اویل فروم» در شماره اخیر خود مقاله مفصلی تحت عنوان «بحرانهای سیاسی در راه حل مسئله نفت» انتشار داده و در مقدمه آن چنین نوشته است: گرچه جریان اوضاع و احوالی که منجر به لاینحل ماندن مسئله نفت ایران شده شخص را وادار به همدردی با ایران مینماید ولی نباید این همدردی توجه طرفین ذینفع را از حل ثابتی که برای این مشکل پیدا شده بود، منحرف گرداند.
برای دولت ایران جلوگیری از هرگونه مداخلات فرضی مشکل نبوده و نیست و در قرارداد جدید ممکن بود که فرضاً بنویسند که اگر فلان کارشناس یا عضو شرکت در امور سیاسی وارد شده و مداخله در کارهای ایران نماید و جرم او در دادگاه ثابت شود فلان مبلغی جریمه دهد و فلان مدت زندانی شود.
شاید دولت ایران میل داشته باشد که این جمله را در قرارداد بگنجاند ولی باید گفت که در محافل نفتی دنیا گنجانیدن چنین جملهای در قراردادهای تجارتی مورد قبول نیست و لذا ایران باید در این مورد نظر خود را تغییر دهد.
بحران سیاسی و اقتصادی که اکنون در ایران پیش آمده همه میدانند که سالهاست نقشه آن توسط نخستوزیر ایران و پیروان ایشان طرحریزی شده و لذا مسئول بحران مزبور آنها هستند. نخستوزیر و مجلس شورای ملی ایران هر دو عامل ملی کردن صنعت نفت بودند و با برانگیختن احساسات مردم این قانون را با عجله و شتاب به موقع اجرا گذاردند و لذا نمیتوان گفت که دچار اشتباه نشدهاند.
دولت ایران باید به این حقیقت توجه کند که بدون همکاری شرکتهای بینالمللی نفت نمیتوان ایران را به بازارهای دنیا فروخت. نخستوزیر ایران و مجلس شورا با ارتکاب این اشتباه اگر توقع داشته باشند که موضوع نفت با عذر و خواهش سیاسی حل نخواهد شد از جاده انصاف خارج شدهاند.
چه هر تقصیری را جریمهایست و نخستوزیر ایران از این قاعده قدیم نمیتواند مستثنی باشد! باید آقای دکتر مصدق بداند که حفظ آبروی ایران مقدم بر آبروی خود ایشان است. اصولاً نفت متاعی است تجارتی نه کالای سیاسی و باید آن را در دل زمین کشف کرد و استخراج و تصفیه نمود و با سعی و کوشش افراد در بازارهای دنیا توزیع کرد.
مسئله نقت باید از مسائل سیاسی تفکیک شود و نظارت دولت بر امور صنعتی و تجارتی نفت تا حدودی باشد که حسن جریان امور را تامین کند. دولت ایران بحق و ناحق نمیتواند از محافل نفتی دنیا متوقع باشد که یک صناعت بینالمللی را فلج سازد و آن وقت همان محافل به او کمک کنند.