سید ابوالمعالی کاشانی، فرزند آیتالله کاشانی در نامهای سرگشاده به دکتر مصدق نخستوزیر نکاتی را مطرح کرد.
کاشانی نوشت: «جناب آقای دکتر مصدق اینجانب به حکم وجدان و عقاید باطنی که از پدر بزرگوارم کسب کردهام خود را موظف به تقدیم این نامه سرگشاده که حاوی نظریات شخصی اینجانب است دانسته و چون میدانم جنابعالی به افکار و عقاید عمومی بیاندازه توجه دارید ناچار شدم انعکاس افکار عمومی را به طور ایماء و اشاره به عرض عالی برسانم و الا جنابعالی بهتر میدانید که نه حضرت آیتالله و نه اینجانب و یاران صمیمی و فداکار ایشان هیچگاه و در هیچ مقامی کمترین توقع و نظری جز حفظ مصالح جامعه نداشته و نخواهند داشت و اگر در ظرف این مدت حضرت آیتالله به یاران خود و عموم ملت مستمراً امر میفرمایند که به حمایت و پشتیبانی از آن جناب قیام کرده و لحظهای آرام ننشینند فقط و فقط به این دلیل است که تنها شخصیت مبارز ملی که میتواند در برابر بیگانگان از منافع این ملت ستمکشیده دفاع نماید شخص دکتر مصدق است و بس. بنابراین گمان دارم به کسانی که دائما در میان افراد جامعه به تشریح هدف عالی و مقدس دو پیشوای عالی مقام اشتغال داشته و دارند اجازه خواهند داد که افکار و توقعات جامعه را نیز دور از ریا و تزویر و تظاهرات چاپلوسانه به عرضشان برسانند و به همین سبب است که از پروردگار توانا مسئلت دارم دست ریاکاران و متملقان را از دامان آن جناب دور فرماید، نه تنها اینجانب بلکه عموم مردم وطندوست و متدین ایران از خدای متعال خواستارند که جنابعالی دور از دخالتهای ناروا و نسنجیده و خارج از حد و اندازه بعضی اطرافیان بتوانید هرچه زودتر آخرین قدم را در راه نجات و آسایش ملت ایران بردارید.»
در ادامه این نامه آمده است: «اینک به وسیله آن جناب و بنام مردم بیچاره و رنجدیده ایران، از بعضی از اطرافیان جنابعالی تقاضا و استدعا دارم که سعی فرمایند برای توقعات خود و دوستانشان حدود و ثغوری قائل گردند تا زحمات و رنجهای شبانهروزی پیشوایان ملی و فداکاریهای مردم ایران در اثر بعضی دخالتهای ناروا در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به کلی پایمال اغراض دشمنان دین و ملت نگردد. قطع دارم این تذکر و خیرخواهی بیشائبه مورد قبول کسانی که مدعی دوستی و همکاری جناب آقای دکتر مصدق میباشند واقع شده و قطعاً جناب آقای دکتر مصدق نیز از صمیم قلب از دوستان خود همین توقع و تقاضا را دارند که بگذارند ایشان با خیال فارغ دست به اصلاحات اساسی بزنند.»