تاریخ ایرانی: در روز ۹ فروردین ۱۳۲۲ نخستین مجمع عمومی انجمن ایران و آمریکا در تالار باشگاه ملی ایران به ریاست حسن اسفندیاری و با سخنرانی لوییس دریفوس، وزیرمختار آمریکا در تهران تشکیل شد.
انجمن ایران و آمریکا موسسهای بود که در سال ۱۳۰۴ به پیشنهاد حسین علاء تاسیس شد. علاء که در فاصله سالهای ۱۹۲۴ـ ۱۹۲۱ سفیر ایران در آمریکا بود، در طول دوره مأموریت خود انجمن ایران را در واشنگتن تأسیس کرد و پس از بازگشت به کشور در جریان سخنرانی پروفسور پوپ در ستایش از آثار هنری ایران که در منزل سردار اسعد بختیاری و در حضور سردار سپه، رییسالوزراء برگزار شده بود، پیشنهاد تشکیل انجمن روابط ایران و آمریکا را مطرح کرد و بدین ترتیب این انجمن در سال ۱۳۰۴ به ریاست محمدعلی فروغی کار خود را آغاز کرد و اساسنامه آن نیز توسط کمیسیونی تهیه شد. این انجمن از سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۱ غیرفعال بود و در آن سال با نام انجمن ایران و آمریکا فعالیت مجدد خود را با ریاست محتشمالسلطنه اسفندیاری و عضویت دکتر عیسی صدیق، ابوالحسن ابتهاج، علی پاشا صالح و دکتر بویس (معاون کالج آمریکایی) در هیات مدیره از سر گرفت و آقایان سهامالسلطان بیات، حسین علاء، علی اصغر حکمت، اللهیار صالح و دکتر میلسپو نیز به عنوان مشاوران هیات مدیره انتخاب شدند.
انجمن ایران و آمریکا در طول پنجاه سال فعالیت به مهمترین پایگاه فرهنگی آمریکا تبدیل شد و در دوره خود بزرگترین کانون رابطه فرهنگی بین دو ملت در تمام دنیا به شمار میآمد. این انجمن همواره از پشتیبانی دولتمردان ایرانی طرفدار آمریکا برخوردار بود و در دو دهه اول فعالیت خود دارای یک کانون فرهنگی و یک کانون آموزشی بود و به اجرای برنامههای زیر میپرداخت:
ـ سخنرانی هفتگی
ـ نمایش فیلمهای تبلیغاتی آمریکایی
ـ انتشار ماهنامه ایران و آمریکا به دو زبان
ـ اجرای موسیقی ایرانی و آمریکایی
ـ تدریس زبان انگلیسی
ـ پذیرایی همراه با سخنرانی از میهمانان برجسته ایرانی و آمریکایی
از سال ۱۳۴۰ که ساختمان جدید انجمن در زمین اهدایی دولت ایران (در خیابان پارک) و با بودجه وزارت امور خارجه آمریکا و معماری ترکیبی (ایرانی ـ آمریکایی) ساخته شد، فعالیتهای آن بسیار گسترده شد. انجمن ایران و آمریکا در دهه پنجاه حدود ۱۲۸۰ نفر عضو شامل ۸۸۶ ایرانی، ۱۲۳ آمریکایی و ۲۷۱ کارمند داشت و تقریبا هر روز یک برنامه جدید فرهنگی در زمینههای رقص، درام، نمایش فیلم، جشنوارههای مختلف و نمایشهای هنری ارایه میکرد. انجمن دارای باغ، ساختمانهای اداری، چهار گالری، یک آمفیتئاتر و رستوران بود و مکان مورد نیاز را برای تلاقی دیپلماسی عمومی با مخاطبان مردمی فراهم میکرد. تمامی آمریکاییهایی که در چارچوب برنامه مبادلات فرهنگی فولبرایت به ایران دعوت میشدند در محل انجمن سخنرانی میکردند و گروههای نمایشی و موسیقی آمریکایی نیز برنامههای خود را در آمفیتئاتر انجمن ارایه میکردند و برخی موسسات فرهنگی دو ملیتی از جمله دبیرخانه کمیسیون مبادلات فرهنگی و آموزشی ایران و آمریکا (فولبرایت) نیز دفاتر خود را در محل انجمن تأسیس کرده بودند. انجمن ایران و آمریکا در شهرهای اصفهان، شیراز، اهواز، مشهد، کرمانشاه و تبریز نیز شعباتی دایر نموده بود. در سال ۱۳۳۷ نیز یک مرکز دانشجویی به وسیله انجمن ایران و آمریکا در مقابل دانشگاه تهران افتتاح شد که در سالهای بعد مورد استقبال دانشجویان و دانشپژوهان قرار گرفت به طوری که در سالهای دهه ۵۰ ماهیانه به طور متوسط هفت هزار دانشجو به این مرکز مراجعه میکردند.
انجمن ایران و آمریکا برنامههای هر ماه خود را از قبل در اختیار اعضاء قرار میداد. برنامههای انجمن معمولا همه روزه از ساعت ۱۷ آغاز میشد ولی برنامههای تمام روز مثل بازدیدهای خارج از شهر به جای جمعهها، شنبه و یکشنبه انجام میشد. این برنامهها که شامل سخنرانیها، بازدیدهای گروهی، مسافرتهای دستهجمعی و مباحثات دو زبانی بود، موجب ایجاد همبستگی و خلق هویت گروهی میشد.
یکی از فعالیتهای جانبی انجمن ایران و آمریکا، همکاری با موسسات آمریکایی در زمینه گسترش روابط نوجوانان ایرانی و آمریکایی و مبادله شهروندان بود. در سال ۱۳۴۵ انجمن، مسابقه انشایی با موضوع «چگونه میتوان تفاهم بین ایرانیها و آمریکاییها را توسعه داد»، را میان دانشآموزان و دانشجویان با جایزه ممتاز بلیت رفت و برگشت به انضمام یک ماه اقامت و گردش در آمریکا برگزار کرد. انجمن ایران و آمریکا به سنجش موقعیت خود در وصول به اهداف تعیین شده بسیار علاقهمند بود، از این رو در سال ۱۳۵۴ برای بررسی میزان نفوذ و اثرات برنامههای خود از شیوههای پیمایشی و مصاحبه با مخاطبان و پردازشهای رایانهای بهرهبرداری کرد. در میان اظهارنظر اشخاص مختلف درباره کارکرد انجمن ایران و آمریکا شاید بیانات دکتر علیاکبر سیاسی، رییس سابق دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در جشن فارغالتحصیلی کانون تعلیماتی انجمن، از صراحت بیشتری برخوردار باشد: «آشنایی با ملتی و طرز زندگی آن ملت، عقیده و طرز تفکر آدمی را عوض میکند. کار این انجمن همین است، زیرا با ایجاد کلاسها و تماسهای بین ایرانیان و آمریکاییها، مفتاحی به دست ایرانیان میدهد تا با گنجینههای ادب و شیوه زندگی و تمدن آنها آشنا شوند و این آشنایی باعث میشود که قدر یکدیگر را بدانند.»
مرکز آموزش زبان انگلیسی
یکی از مراکز وابسته به انجمن ایران و آمریکا، مرکز آموزش زبان انگلیسی بود. این مرکز از سال ۱۳۳۴ در ساختمانی اجارهای در سه راه شاه (چهارراه جمهوری اسلامی فعلی) با ۱۸ کلاس درس آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۳۶ یک مدرسه دولتی را نیز برای کلاسهای شبانه در اختیار گرفت و در سال ۱۳۳۹ اولین جشن فارغالتحصیلی دوره ۱۲ ترمی آن با شرکت ۴۶ دانش آموخته برگزار شد. تعداد زبانآموزان این انجمن در سالهای آخر فعالیت این مرکز به شدت افزایش یافت و سالیانه ۵۰۰۰ نفر در ترمهای مختلف آن در تهران ثبت نام میکردند. کلاسها در محل انجمن ایران و آمریکا و یک ساختمان اجارهای در خیابان وصال شیرازی (محل فعلی کانون زبان ایران) تشکیل میشد. برنامه درسی موسسه نیز شامل: کلاسهای فشرده، عادی و سه روز در هفته و در چهار سطح مبتدی، اساسی، متوسط و پیشرفته طراحی شده بود.
مواد آموزش زبان در تهران را کارشناسان آموزشی آمریکایی تهیه میکردند. اولین کتاب درسی آموزش زبان انگلیسی با رویکرد آمریکایی و ملاحظات ایرانی در سال ۱۹۵۱ به وسیله دکتر پاسرلی اولین رییس آمریکایی انجمن و همسرش نوشته شد و طی سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۹ توسط دکتر گرترود نای دری، مسئول دروس انجمن تجدید شد. سرانجام در سال ۱۹۶۲ کتابهای جدید انجمن تحت نظر خانم جین استیونسن تهیه شد. فعالیت کانون زبان انجمن ایران و آمریکا به گونهای بود که آقای زنگی، مدیر آموزشی این کانون، در سال ۱۳۴۴ رسما اعلام کرد که تهران صاحب بزرگترین مدرسه آموزش زبان انگلیسی در خارج از آمریکاست.
کتابخانه و مرکز منابع لینکلن
کتابخانه و مرکز منابع آبراهام لینکلن، بخشی مهم از فعالیتهای اطلاعرسانی انجمن ایران و آمریکا را تشکیل میداد. این مرکز به عنوان محل اصلی تماس نمایندگی فرهنگی آمریکا با مخاطبان محلی در موضوعات مورد نظر، دو وظیفه عمده برعهده داشت: فراهم آوردن اطلاعات معتبر و جاری درباره سیاستهای رسمی آمریکا و ارایه تفاسیر و تحلیلهای دست اول در مورد ریشهها، رشد و توسعه ارزشها و نهادهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آمریکا. در کتابخانه امکان دسترسی مناسب به کتابها و مجلات فراهم میشد و این کتابخانه حاوی کتابهایی بود که حس احترام دیگران را نسبت به تاریخ فرهنگی و فکری آمریکا و نهادهای اجتماعی ـ اقتصادی و سنتهای سیاسی این کشور بر میانگیخت. این کتابخانه با گزینش دقیق کتابها، مقالات، اسناد و مواد دیداری ـ شنیداری، مخاطبان خود را تغذیه میکرد. مهمترین مشکل کتابخانه لینکلن در ایران را ـ مانند بقیه کتابخانههای آژانس اطلاعات ایالات متحده ـ بنا به گزارش کمیسیون خارجی سنای آمریکا، عدم تطابق کتابهای ارسالی با نیازهای جامعه مخاطبان، کمبود کتابهای هنری، تاخیر در ارسال روزنامهها و نشریات، ارسال کتابهای جناحی با گرایش راست افراطی دانستهاند.
این کتابخانه که در سال ۱۳۲۳ با کتابهای اهدایی آمریکاییها در باشگاه هواپیمایی آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۴۰ به محل انجمن ایران و آمریکا در خیابان پارک منتقل شد، بسیار مجهز و دارای ۹۰۰۰ جلد کتاب منتخب به زبان انگلیسی به روش قفسه باز در زمینههای ششگانه روابط بینالملل، اقتصاد، آموزش و پرورش، علوم و تکنولوژی، سیاسی و اجتماعی، قسمت مجلات، کتب مرجع و مجموعه بزرگی از مواد دیداری و شنیداری بوده است. بودجه این کتابخانه در چارچوب برنامه کتاب آژانس اطلاعات ایالات متحده تامین میشد و منابع جدید را دریافت میکرد. خانم آگاتا کوپرمن، کتابدار برجسته آمریکایی با همکاری ده نفر کتابدار متخصص توانسته بود با استفاده از روشهای موثر و انعطافپذیر اطلاعرسانی و سرویسدهی در مجموع ۷۰۰۰ نفر از جمله ۳۰۰۰ دانشجو را به عضویت کتابخانه درآورد. این کتابخانه برای دانشجوی ایرانی، نقطه آغازی بود بر شناخت از فرهنگ و جامعه آمریکا که در عمل مکمل فعالیتهای انجمن ایران و آمریکا تلقی میشد.
ساواک و انجمن ایران و آمریکا
ساواک در حد مقدورات خود، اخبار و شایعات مرتبط با انجمن و سوءمدیریت یا زمینههای نارضایتی عمومی در آن را دنبال میکرد. ساواک در سال ۱۳۴۱ افزایش شهریه کلاسهای زبانآموزی انجمن و اعتراضهای زبانآموزان و در سال ۱۳۵۰ گزارشهایی در مورد رییس انجمن ایران و آمریکا را مورد توجه قرار داد که از ضعفهایی نظیر انحرافات جنسی، به کارگیری توریستهای هیپی به عنوان مدرس زبان انگلیسی و استعمال حشیش توسط معلمان در محوطه انجمن خبر میداد. یکی از نگرانیهای دائمی ساواک، نظارت محتوایی بر فعالیتهای آموزشی و فرهنگی انجمن بود. در سال ۱۳۳۸ ساواک نسبت به برنامه درسی زبان انگلیسی در دوره چهارم حساس شد. در این کلاس از بخشهای انتقادی روزنامههای اطلاعات و کیهان انگلیسی استفاده میشد.
فعالیتهای نمایشی انجمن نیز از نظر ساواک دور نبود. در سال ۱۳۴۵ عدم نواخته شدن سرود شاهنشاهی در ابتدای مراسم نمایش تئاتر، واکنش ساواک را نسبت به مدیر ایرانی فعالیتهای انجمن ایران و آمریکا برانگیخت. جریحهدار شدن احساسات مذهبی و انتقاد از اوضاع اجتماعی و انقلاب سفید بخشی از نگرانیهای ساواک در مورد نمایشنامههای اجرا شده در سال ۱۳۴۷ بود.
در نیمه دوم دهه ۱۳۴۰ همزمان با اوجگیری گرایشهای مخالف در میان برخی دانشجویان، این مخالفتها جلسات دانشجویی انجمن ایران و آمریکا را نیز بیتاثیر نمیگذاشت و کار به مجادله میان پرسشگران و سخنرانان میکشید؛ مثلا بر اساس آنچه در اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا در سال ۵۸ آمده است، دانشجویان از استاد آمریکایی در مورد علت عدم عضویت چین در سازمان ملل، تفاوتهای کمونیسم چینی و روسی و حزب کمونیست آمریکا سوال کردند و با پاسخهای ضعیف استاد مواجه شدند. یا در جریان سخنرانی مایکل میشارد در مورد مسئولیتها و اختیارات ریاست جمهوری آمریکا، سوالات انتقادی یکی از شرکتکنندگان باعث شد تا جلسه را زودتر از زمان مقرر خاتمه دهند یا جلسهای دیگر در سال ۱۳۴۵ که در حاشیه آن درباره مصونیت مستشاران آمریکایی در ایران سوال شد.
سقوط رژیم شاه و انحلال انجمن
دهه ۱۳۵۰ شاهد نمودهای فراوانی از ابراز مخالفت با نظام شاهنشاهی بود و مکانهای آموزشی انجمن ایران و آمریکا نیز که تماس بیشتری با جوانان داشت، شاهد انواع اعتراضها بود. یکی از این شیوهها تهدید کارگزاران و مکانهای انجمن در تهران و شهرستانها بود. اسفند ماه ۱۳۵۰ ساواک از ارسال نامهای به زبان فارسی خطاب به رییس انجمن ایران و آمریکا در اصفهان خبر داد که در آن تصریح شده بود: «در آینده نزدیک کلیه انجمنهای فرهنگی آمریکا، انگلیس، آلمان غربی در ایران به وسیله گروه حزب کمونیست منفجر خواهد گردید.»
در تیرماه ۱۳۵۱ بود که ساواک گزارشهایی در مورد شعارنویسی روی دیوارهای انجمن تهیه کرد. در سال ۱۳۵۲ سی نفر در خیابان وصال در مقابل مرکز آموزش زبان شعار دادند و با آجر به در و ویترین آن حمله کردند و چند شیشه را شکستند. البته در این مورد ساواک تلاش کرد مساله را به دعوایی خصوصی تقلیل دهد.
مبارزات مردم در مقاطع مختلف در انجمن ظهور و بروز داشت. ساواک در تاریخ ۵۴/۳/۳ گزارش داد طی چند روز اخیر در توالتهای کلاس زبان، شعارهایی مبنی بر اهانت به ۱۰۲۰ [شاه] و مقامات عالیه مملکتی و جملاتی از قبیل «آزادی در ایران یعنی مرگ» مشاهده گردیده است. ساواک همچنین در تاریخ ۵۴/۶/۲۶ گزارش داد «بر در و دیوار توالتهای انجمن ایران و آمریکا شعارهایی با مضمون مرگ بر رستاخیز ملت ایران و رستاخیز ملتی را به لجن کشید، نوشته شده است.»
در سال ۱۳۵۶ مبارزه مردم و مخالفت با آمریکا تا درون کلاسهای انجمن ایران و آمریکا نیز نفوذ کرد. برابر گزارش مورخ ۱۳۵۶/۲/۲۹ ساواک، در پشت در ورودی کلاس ۲۲ انجمن ایران و آمریکا در خیابان وصال نوشته شده بود: «پنجاه سال جنایت پهلوی»
در همین سال در آستانه ورود جیمی کارتر ـ رییسجمهوری آمریکا ـ به ایران، انفجار مهیبی در ساختمان انجمن ایران و آمریکا در شمال تهران رخ داد و همزمان ساختمان انجمن ایران و امریکا در اهواز نیز به آتش کشیده شد. همزمان با حضور رییسجمهور آمریکا و هیات همراه در ایران، پلیس در ۱۲ منطقه تهران با تظاهرات ضد آمریکایی مردم معترض روبرو شد. در جریان این تظاهرات شیشهها و پنجرههای انجمن کشاورزی ایران و آمریکا شکست و ساختمان انجمن ایران و آمریکا نیز خسارات کلی دید.
با پیروزی انقلاب در زمستان ۵۷ احساسات ضد آمریکایی روز به روز تقویت شد و در آبان ۵۸ با تسخیر سفارت آمریکا در تهران به اوج خود رسید. همین فضا بود که باعث شد فعالیتهای فرهنگی آمریکا در ایران عملا متوقف شود. چندی بعد «انجمن ایران و آمریکا» پس از ۳۷ سال فعالیت مستمر، به عنوان یک مرکز ضدانقلابی مغایر با فرهنگ ملت ایران شناخته شد. سرانجام در دوم بهمن ماه ۵۸ بود که به حکم دادستانی انقلاب، انجمن ایران و آمریکا برای همیشه منحل شد و به تاریخ پیوست.
منابع:
۱- دیپلماسی فرهنگی آمریکا در ایران، حسامالدین آشنا، فصلنامه مطالعات تاریخی
۲- آرشیو تقویم تاریخ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی